رمز پنهانی و موفق آنها در این است که هر دو معتقدند پایه و اساس روابط بسیار نزدیک آنها چیزی بسیار بزرگتر از سبک و روش زندگی شخصی و خصوصی، علایق خاص و ترجیحات متفاوت آنها است
برای روشن شدن بهتر این موضوع زن و شوهری را مثال میزنم که هم آنها را دیدهام و هم با آنها کار کردهام، در حال حاضر دیگران فکر میکنند که آیا در دنیا ازدواجی بهتر از این دو نفر پیدا میشود؟ دوستان و آشنایان و حتی افراد بیگانه از خود میپرسند که این دو چگونه و از کجا یکدیگر را پیدا کردهاند در حالیکه آنها ساعات زیادی را با همدیگر نیستند.
خانم فردی است کمتحرک و بدون کار در بیرون از خانه و درون خانه با این ایده که همیشه زمانی خوش داشته باشد و در خانه به آرایش سر و صورت خود برسد و بعضی مواقع نیز تلویزیون نگاه کند. او از خواب بسیار خوشش میآید و اگر از 9 ساعت کمتر خوابیده باشد بسیار دمق و ناراحت است.
او تمایلی به شنیدن ناملایمات مثل مرگ و میر و بیماری را ندارد. به عنوان مادر فردی آسانگیر و معتقد به آزادی کودکان است. او معتقد است آزادی دادن به کودکان باعث میشود که خودمسئولی آنها رشد نماید و سختگیری شدید ناسالم است و در کودکان ایجاد وابستگی مینماید. او به مسائل روانشناسی و رشد شخصیت و غیره تمایلی ندارد. هر چند که او خود درآمدی ندارد اما شخصی دست و دلباز است و معتقد است پول میآید و میرود و زمانیکه شخصی به پول میرسد باید از هر جهت از آن لذت ببرد. او اهل ورزش و بازی نیست. او به یگانه فرزندش عشق و علاقه وافری دارد. او علاقه زیادی به آرایش و پوشیدن لباسهای مدرن و پر زرق و برق دارد و برایش فرقی نمیکند که فلان لباس با سن و سال او باید جور بیاید.
شوهر او فردی است پُرکار و همیشه مشغول تا جائیکه میتواند در یک آن به چند برنامه بصورت همزمان توجه و خود را مشغول نماید. او مثل هر فرد معمولی به خواب 7-8 ساعت نیاز دارد ولیکن بسیاری از مواقع با 3 ساعت خوابیدن نیز کارهایش را بخوبی انجام میدهد. زمانیکه از خواب بیدار میشود و از تخت پایین میآید در چند ثانیه به حالت دویدن و تحرک ادامه میدهد. او هر چند یک کارشناس است لیکن اهل مطالعه است و کتب مختلفی را میخواند و با وسایل ارتباط جمعی امروزی کاملاً آشنا و از آنها استفاده میکند و لذت میبرد. او از لحاظ تعلیم و تربیت کودکان سختگیر است و معتقد است که آزادی زیاد به کودکان آنها را بی بندوبار و ناامن بار میآورد. او میتواند ساعتها در مورد موضوعات روانشناسی، روابط انسانی و معنوی صحبت نماید. وقتی او به مساله مالی برخورد میکند بسیار صرفهجو و محتاط است و شعار او:"ضایع نکردن، نخواستن و امتنان آن است." به ورزش علاقهای ندارد هر چند بسیار پرتحرک و فعال است.
در حالیکه او میتواند تقریبا پیوسته در حال حرکت باشد، اما ایده همسرش داشتن زمانی شاد و خوش و نشستن در خانه و یا رفتن به رستوران برای شام است. او از آشپزی و تهیه غذاها لذت میبرد، هر چند خانمش اصلا میلی به تهیه غذا ندارد.
اشخاص مختلف فکر میکنند که این زن و شوهر با آن همه تفاوت در زمینه علایق و تفاوت شخصیت باید زندگی بسیار سخت و بدی را داشته باشند تا بتوانند همدیگر را با تفاوتهای خود سازش و انطباق دهند. با تمام این اوصاف بدون استثنا دوستان و نزدیکان آنها میگویند که این زن و شوهر یکی از بهترین و عاشقانهترین روابط زناشویی را دارند که تا بحال کسی نداشته است. آنها حدود 45 سال است که ازدواج کردهاند و همینطور عشق و محبت آنها ثابت و برقرار است، پس رمز مخفی آنها جداً در چیست؟
عدهای که فکر میکردند آنها پس از چند ماه همدیگر را رها خواهند کرد حال چه میگویند؟
رمز پنهانی و موفق آنها در این است که هر دو معتقدند پایه و اساس روابط بسیار نزدیک آنها چیزی بسیار بزرگتر از سبک و روش زندگی شخصی و خصوصی، علایق خاص و ترجیحات متفاوت آنها است. پایه و اساس روابط زناشویی احترام و مهربانی و عشق به همدیگر و تعهد بر گسترش این احترام و عشق در روابط دیگر در طول زندگی است.
این زن و شوهر گاهگاهی روی مسائل مختلف توافق نداشتند و اما اگر روی مسالهای هم با یکدیگر توافق نداشتند به ندرت، به کیفیت عشق و وعلاقه آنها نسبت به یکدیگر آسیب میرسانید و یا آنها را از بین میبرد زیرا آنها برای پایه و اساس عشق خود ارزش قائل بودند و این با ارزش شمردن اصل عشق و دوستی بسیار بزرگتر از نقطه نظرهای یکدیگر در مسائل مختلف بود. همچنین در کنار تفاوتهای شخصیتی آنها، ارزشهایی مثل تعهد و نیز فعالیتهایی که برای آنها شادی میآورد و زندگیشان را تکمیل میکرد جایی داشت. از جمله در عشق و علاقه وافر به تنها دخترشان و نیز عشقهای مشترک به رقص و پایکوبی، روابط جنسی، هنر و موسیقی با یکدیگر شریک و سهیم بودند.
آنها از ابتدای دوستی که بعداً منجر به ازدواج شد تعهد کرده بودند که از خوشبختی و تندرستی همدیگر حمایت کنند و از هر عملی که این خوشبختی و تندرستی را ارتقا بدهد استفاده نمایند.
این مساله بسیار مهم را نه تنها به خاطر عشق و علاقه نسبت به یکدیگر رعایت میکردند، بلکه هر کدام بهترین را برای دیگری میخواستند زیرا خوب میدانستند که شادی و خوشبختی شریک زندگی به زندگی خود آنها نیز برمیگردد.
در ابتدای هر ازدواج هر کدام از طرفین کوشش میکنند تا شریک زندگی خود را درست شبیه خود نمایند زیرا فکر میکنند رفتار و اعمال خودشان بهترین است و همسر باید از این الگوی مناسب درس بگیرد و خود را از روی آن بسازد. چه خیال باطل و کمارزشی. زیرا هرگز کسی نمیتواند دیگری را وادار کند که درست مثل او شود. این مطلب زمان زیادی میبرد تا شخص تشخیص دهد که احترام و پذیرش تفاوتها باعث زندگی صلحآمیز میشود که بسیار بهتر از استفاده و مصرف انرژی باارزش زندگی است.
زمانیکه شخص عاقلتر و باتجربهتر شود و خیالات باطل و پندارهای واهی و نادرست کمتر داشته باشد میتواند انرژی باارزش زندگی را بهتر به کار برد. ما نمیبایستی وقت زیادی را صرف درست کردن و روبراه کردن شخص دیگری نمائیم. این به آن مهمی نیست که ما بگذاریم تفاوتها همانطور باقی بمانند، بلکه این یک نگرشی است که ما در طول زمان آنرا رشد و توسعه میدهیم و تقویت و تمرین میکنیم. کامل شدن زن و شوهر در طی سالهای زندگی یک جور و مشابه نخواهد بود بلکه آنها بیشتر کوشش میکنند تا خود را منحصر به فرد و بیهمتا نمایند. شکی نیست که افراد همه چیز را نمیتوانند حل کنند، البته نیازی هم به کامل کردن و ایجاد آنچه که فرد میخواهد باشد، نیست. شخص میتواند یاد بگیرد با تفاوتهای خود و دیگران بسازد و زندگی کند. یکی از نکات کلیدی در زندگی موفق زناشویی اینست که زن و شوهرها به این تفاوتها احترام بگذارند و آنها را بپذیرند و به فرد مجال دهند که این تفاوتهای طرف مقابل را پُر مایهتر و تواناتر سازد و نه اینکه کوشش نماید آنها را حذف کند، که البته نمیتواند.
گرچه گفتن این مطلب آسانتر از عمل کردن به آن است: یعنی پرورش کیفیتها و پذیرفتن، تحمل کردن و فهمیدن فرد در طول دوران زندگی زناشویی، بهتر به او کمک خواهد کرد و خواستههای او را بهتر جواب خواهد داد.
خانم فردی است کمتحرک و بدون کار در بیرون از خانه و درون خانه با این ایده که همیشه زمانی خوش داشته باشد و در خانه به آرایش سر و صورت خود برسد و بعضی مواقع نیز تلویزیون نگاه کند. او از خواب بسیار خوشش میآید و اگر از 9 ساعت کمتر خوابیده باشد بسیار دمق و ناراحت است.
او تمایلی به شنیدن ناملایمات مثل مرگ و میر و بیماری را ندارد. به عنوان مادر فردی آسانگیر و معتقد به آزادی کودکان است. او معتقد است آزادی دادن به کودکان باعث میشود که خودمسئولی آنها رشد نماید و سختگیری شدید ناسالم است و در کودکان ایجاد وابستگی مینماید. او به مسائل روانشناسی و رشد شخصیت و غیره تمایلی ندارد. هر چند که او خود درآمدی ندارد اما شخصی دست و دلباز است و معتقد است پول میآید و میرود و زمانیکه شخصی به پول میرسد باید از هر جهت از آن لذت ببرد. او اهل ورزش و بازی نیست. او به یگانه فرزندش عشق و علاقه وافری دارد. او علاقه زیادی به آرایش و پوشیدن لباسهای مدرن و پر زرق و برق دارد و برایش فرقی نمیکند که فلان لباس با سن و سال او باید جور بیاید.
شوهر او فردی است پُرکار و همیشه مشغول تا جائیکه میتواند در یک آن به چند برنامه بصورت همزمان توجه و خود را مشغول نماید. او مثل هر فرد معمولی به خواب 7-8 ساعت نیاز دارد ولیکن بسیاری از مواقع با 3 ساعت خوابیدن نیز کارهایش را بخوبی انجام میدهد. زمانیکه از خواب بیدار میشود و از تخت پایین میآید در چند ثانیه به حالت دویدن و تحرک ادامه میدهد. او هر چند یک کارشناس است لیکن اهل مطالعه است و کتب مختلفی را میخواند و با وسایل ارتباط جمعی امروزی کاملاً آشنا و از آنها استفاده میکند و لذت میبرد. او از لحاظ تعلیم و تربیت کودکان سختگیر است و معتقد است که آزادی زیاد به کودکان آنها را بی بندوبار و ناامن بار میآورد. او میتواند ساعتها در مورد موضوعات روانشناسی، روابط انسانی و معنوی صحبت نماید. وقتی او به مساله مالی برخورد میکند بسیار صرفهجو و محتاط است و شعار او:"ضایع نکردن، نخواستن و امتنان آن است." به ورزش علاقهای ندارد هر چند بسیار پرتحرک و فعال است.
در حالیکه او میتواند تقریبا پیوسته در حال حرکت باشد، اما ایده همسرش داشتن زمانی شاد و خوش و نشستن در خانه و یا رفتن به رستوران برای شام است. او از آشپزی و تهیه غذاها لذت میبرد، هر چند خانمش اصلا میلی به تهیه غذا ندارد.
اشخاص مختلف فکر میکنند که این زن و شوهر با آن همه تفاوت در زمینه علایق و تفاوت شخصیت باید زندگی بسیار سخت و بدی را داشته باشند تا بتوانند همدیگر را با تفاوتهای خود سازش و انطباق دهند. با تمام این اوصاف بدون استثنا دوستان و نزدیکان آنها میگویند که این زن و شوهر یکی از بهترین و عاشقانهترین روابط زناشویی را دارند که تا بحال کسی نداشته است. آنها حدود 45 سال است که ازدواج کردهاند و همینطور عشق و محبت آنها ثابت و برقرار است، پس رمز مخفی آنها جداً در چیست؟
عدهای که فکر میکردند آنها پس از چند ماه همدیگر را رها خواهند کرد حال چه میگویند؟
رمز پنهانی و موفق آنها در این است که هر دو معتقدند پایه و اساس روابط بسیار نزدیک آنها چیزی بسیار بزرگتر از سبک و روش زندگی شخصی و خصوصی، علایق خاص و ترجیحات متفاوت آنها است. پایه و اساس روابط زناشویی احترام و مهربانی و عشق به همدیگر و تعهد بر گسترش این احترام و عشق در روابط دیگر در طول زندگی است.
این زن و شوهر گاهگاهی روی مسائل مختلف توافق نداشتند و اما اگر روی مسالهای هم با یکدیگر توافق نداشتند به ندرت، به کیفیت عشق و وعلاقه آنها نسبت به یکدیگر آسیب میرسانید و یا آنها را از بین میبرد زیرا آنها برای پایه و اساس عشق خود ارزش قائل بودند و این با ارزش شمردن اصل عشق و دوستی بسیار بزرگتر از نقطه نظرهای یکدیگر در مسائل مختلف بود. همچنین در کنار تفاوتهای شخصیتی آنها، ارزشهایی مثل تعهد و نیز فعالیتهایی که برای آنها شادی میآورد و زندگیشان را تکمیل میکرد جایی داشت. از جمله در عشق و علاقه وافر به تنها دخترشان و نیز عشقهای مشترک به رقص و پایکوبی، روابط جنسی، هنر و موسیقی با یکدیگر شریک و سهیم بودند.
آنها از ابتدای دوستی که بعداً منجر به ازدواج شد تعهد کرده بودند که از خوشبختی و تندرستی همدیگر حمایت کنند و از هر عملی که این خوشبختی و تندرستی را ارتقا بدهد استفاده نمایند.
این مساله بسیار مهم را نه تنها به خاطر عشق و علاقه نسبت به یکدیگر رعایت میکردند، بلکه هر کدام بهترین را برای دیگری میخواستند زیرا خوب میدانستند که شادی و خوشبختی شریک زندگی به زندگی خود آنها نیز برمیگردد.
در ابتدای هر ازدواج هر کدام از طرفین کوشش میکنند تا شریک زندگی خود را درست شبیه خود نمایند زیرا فکر میکنند رفتار و اعمال خودشان بهترین است و همسر باید از این الگوی مناسب درس بگیرد و خود را از روی آن بسازد. چه خیال باطل و کمارزشی. زیرا هرگز کسی نمیتواند دیگری را وادار کند که درست مثل او شود. این مطلب زمان زیادی میبرد تا شخص تشخیص دهد که احترام و پذیرش تفاوتها باعث زندگی صلحآمیز میشود که بسیار بهتر از استفاده و مصرف انرژی باارزش زندگی است.
زمانیکه شخص عاقلتر و باتجربهتر شود و خیالات باطل و پندارهای واهی و نادرست کمتر داشته باشد میتواند انرژی باارزش زندگی را بهتر به کار برد. ما نمیبایستی وقت زیادی را صرف درست کردن و روبراه کردن شخص دیگری نمائیم. این به آن مهمی نیست که ما بگذاریم تفاوتها همانطور باقی بمانند، بلکه این یک نگرشی است که ما در طول زمان آنرا رشد و توسعه میدهیم و تقویت و تمرین میکنیم. کامل شدن زن و شوهر در طی سالهای زندگی یک جور و مشابه نخواهد بود بلکه آنها بیشتر کوشش میکنند تا خود را منحصر به فرد و بیهمتا نمایند. شکی نیست که افراد همه چیز را نمیتوانند حل کنند، البته نیازی هم به کامل کردن و ایجاد آنچه که فرد میخواهد باشد، نیست. شخص میتواند یاد بگیرد با تفاوتهای خود و دیگران بسازد و زندگی کند. یکی از نکات کلیدی در زندگی موفق زناشویی اینست که زن و شوهرها به این تفاوتها احترام بگذارند و آنها را بپذیرند و به فرد مجال دهند که این تفاوتهای طرف مقابل را پُر مایهتر و تواناتر سازد و نه اینکه کوشش نماید آنها را حذف کند، که البته نمیتواند.
گرچه گفتن این مطلب آسانتر از عمل کردن به آن است: یعنی پرورش کیفیتها و پذیرفتن، تحمل کردن و فهمیدن فرد در طول دوران زندگی زناشویی، بهتر به او کمک خواهد کرد و خواستههای او را بهتر جواب خواهد داد.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, سپتامبر 12, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو