ایران استار: روز ۲۵ اردیبهشت در ایران روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی سراینده اثر جاویدان شاهنامه است که به زعم بسیاری پس از حمله اعراب به ایران دوران ساسانی و رسمیت یافتن زبان عربی در ایران، توانست زبان فارسی را به عنوان یک میراث باستانی ایران حفظ کند و آنچه که امروز از این زبان باقی مانده دین زیادی به تلاشهای فردوسی دارد.
آغاز و انجام فردوسی
ابوالقاسم منصور ملقب به فرودسی و فردوسی طوسی به روایتی در سال ۳۱۹ هجری شمسی یعنی ۱۰۸۰ سال پیش در خانوادهای دهقانی در روستای پاژ در طوس به دنیا آمد. به گفته تاریخ دانان در آن دوران دهقانان يک طبقه از مالكان و حد فاصل فاصل ميان طبقه كشاورزان و اشراف درجه اول را تشكيل ميدادند و همین موضوع سبب شد تا فردوسی از همان کودکی امکان تحصیل و کسب علم را داشته باشد.
کودکی و جوانی فردوسی مقارن بود با به قدرت رسیدن سلسله سامانیان در ایران که از دوستداران ادب فارسی بودند و برای احیاء این زبان سنگ تمام گذاشتند.
فردوسی احتمالا در ۴۰ سالگی یا پس از آن نگارش شاهنامه را آعاز کرد و چون فردی ثروتمند و زمیندار بود به راحتی توانست سالیان بسیاری از عمرش را تنها مصروف نگارش این آثار سترگ ادبیات فارسی کند. اگرچه ثروت فردوسی به مرور به پایان رسد به حدی که سالهای پایانی عمر فردوسی در فقر و تنگدستی سپری شد. در برخی روایتها آمده است تنگدستی فرودوسی به حدی رسیده بود که تصمیم گرفت در سالهای پایانی زندگی شاهنامه را به سلطان محمودغزنوی پیشکش کند. اگرچه اجل مهلت نداد تا فردوسی از مواهب این پیشکش بهرهمند شود و او در سال ۳۹۷ شمسی یعنی کمی پیش از هشتادسالگی درگذشت.
شاهنامه درباره چیست؟
شاهنامه فردوسی به روایت اسطورهها و تاریخ ایرانزمین میپردازد ولی از نظر زمانی یکدست نیست. این اثر، با آغاز جهان و داستانهای اسطورهای شروع میشود، با شخصیتهای افسانهای چون رستم که سعی در حفظ ایران در مقابل تورانیان دارند حماسی میشود و نهایتا با روایت دوره ساسانیان جنبه تاریخی به خود میگیرد.
تورج دریایی، استاد تاریخ ایران و جوامع پارسیزبان در دانشگاه کالیفرنیا، شاهنامه فردوسی را به سه دوره تقسیم میکند: قسمت اول داستانهای اسطورهای دارد و در دوره پیشدادیان میگذرد. در این دوره آغاز جهان و ظهور پادشاهانی روایت میشود که از جمله به انسان لباسپوشیدن و هنرهای دیگر را یاد میدهند.
در قسمت دوم شاهنامه که قسمت حماسی آن است، پادشاهانی با عنوان کیانی ظهور میکنند و در کنار آنها افرادی حماسی همچون رستم هستند که سعی میکنند ایران را در مقابل تورانیان و دیگران حفظ کنند.
قسمت سوم شاهنامه، قسمت تاریخی آن است که در دوره ساسانی میگذرد. یعنی دوره پساباستانی. زمانی که شاهان ساسانی بر فلات ایران حکومت میکنند و در همین زمان است که نسخههای مادر شاهنامه به نام خداینامه به زبان پهلوی به کتابت در میآید.
پروانه پورشریعتی، از گروه مطالعات ایران و اسلامی دانشگاه اوهایو آمریکا هم گفته است که اگر فردوسی نبود، بسیاری از جنبههای مختلف تاریخ ملی ایرانیان فراموش میشد.
جلال خالقی مطلق معتقد است ایرانیان ملیت خود را مدیون زبان فارسی هستند و زبان فارسی را هم تا اندازه زیادی مدیون شاهنامهاند.
آقای خالقیمطلق در عین حال این تصور عامه را رد میکند که در شاهنامه هیچ اثری از کلمات عربی نیست. اما میگوید در این اثر فقط حدود ۵ درصد از واژههای غیرفارسی استفاده شده است.
داریوش آشوری نیز میگوید در شرایطی که زبان عربی داشت جای فارسی را میگرفت، شاهنامه یکی از پایههای اساسی نگهداشت زبان فارسی بوده است*
اگرچه برخی شاهنامهپژوهان قبول نمیکنند که بیت «بسی رنج بردم در این سال سی/عجم زنده کردم بدین پارسی» متعلق به فردوسی باشد که به نظر بزرگی مانند پروفسور ییلدیریم این بیت به هرحال برای فردوسی است چرا که او عمرش را برای نشر زبان ملت خود داد.
نگاه روحانیت به فردوسی
نگاه روحانیت و به طور کلی جمهوری اسلامی به فردوسی به دلیل تاکیدی که شاهنامه بر ایران و فرهنگ ایرانی داشته بیشتر مواقع نگاهی توام با احتیاط و بدبینی و البته مصادرهگری بوده است. آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی سالها پیش ابراز کرده که در شاهنامه فردوسی مفاهیم اسلامی مطرح شده است. وی در یک سخنرانی خودش در سال ۱۳۷۰ شمسی گفته است «آنهایی که زرتشتی مسلکند، خوششان میآمد که به زرتشتیگری تظاهر کنند و چیزی دربارهی فردوسی بگویند؛ اما حقیقت قضیه که این نیست. این شاهنامه فردوسی در مقابلمان است. شما خیال میکنید که اگر در شاهنامه فردوسی چیزی بر خلاف مفاهیم اسلامی وجود داشت، این قدر در جوامع اسلامی جا میافتاد؟ شما میدانید که در این نسلهای گذشته، مردم ما چقدر دینی بودهاند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمیشد؟ همه جا میخواندند و منافاتی هم با مفاهیم اسلامی نمیدیدند.»
برخی دیگر از روحانیون بلند پایه جمهوری اسلامی اما برخورد محتاطتری با فردوسی دارند. زمانی که محمود احمدینژاد رئیس جمهور وقت ایران در ابتدای سال ۱۳۹۱ در جمع ايرانيان مقيم تاجيکستان، شاهنامه فردوسی را توحيد نامه خوانده و گفته بود که مکتب پيامبر اسلام را نجات داده است، ناصر مکارم شیرازی از مراجع قم بر آشفت و گفت: «این ظلم بزرگ به علمايی است که تاکنون مکتب اسلام و تشيع را حفظ کردهاند.»
از طرفی در آثار و گفتار روحانیون بلند پایه جمهوری اسلامی هم به طور معمول ارجاعی به شاهنامه به فردوسی وجود ندارند چه آنکه در جای جای این آثار سترگ هم مدام حرف از فرهنگ و تاریخ ایرانی و اساطیر و پهلوانان آن است.
ایران استار یاد و خاطر این شاعر بزرگ ایرانی را گرامی میدارد.
لطفا به عکس تبلیغات زیر توجه کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
ابوالقاسم منصور ملقب به فرودسی و فردوسی طوسی به روایتی در سال ۳۱۹ هجری شمسی یعنی ۱۰۸۰ سال پیش در خانوادهای دهقانی در روستای پاژ در طوس به دنیا آمد. به گفته تاریخ دانان در آن دوران دهقانان يک طبقه از مالكان و حد فاصل فاصل ميان طبقه كشاورزان و اشراف درجه اول را تشكيل ميدادند و همین موضوع سبب شد تا فردوسی از همان کودکی امکان تحصیل و کسب علم را داشته باشد.
کودکی و جوانی فردوسی مقارن بود با به قدرت رسیدن سلسله سامانیان در ایران که از دوستداران ادب فارسی بودند و برای احیاء این زبان سنگ تمام گذاشتند.
فردوسی احتمالا در ۴۰ سالگی یا پس از آن نگارش شاهنامه را آعاز کرد و چون فردی ثروتمند و زمیندار بود به راحتی توانست سالیان بسیاری از عمرش را تنها مصروف نگارش این آثار سترگ ادبیات فارسی کند. اگرچه ثروت فردوسی به مرور به پایان رسد به حدی که سالهای پایانی عمر فردوسی در فقر و تنگدستی سپری شد. در برخی روایتها آمده است تنگدستی فرودوسی به حدی رسیده بود که تصمیم گرفت در سالهای پایانی زندگی شاهنامه را به سلطان محمودغزنوی پیشکش کند. اگرچه اجل مهلت نداد تا فردوسی از مواهب این پیشکش بهرهمند شود و او در سال ۳۹۷ شمسی یعنی کمی پیش از هشتادسالگی درگذشت.
شاهنامه درباره چیست؟
شاهنامه فردوسی به روایت اسطورهها و تاریخ ایرانزمین میپردازد ولی از نظر زمانی یکدست نیست. این اثر، با آغاز جهان و داستانهای اسطورهای شروع میشود، با شخصیتهای افسانهای چون رستم که سعی در حفظ ایران در مقابل تورانیان دارند حماسی میشود و نهایتا با روایت دوره ساسانیان جنبه تاریخی به خود میگیرد.
تورج دریایی، استاد تاریخ ایران و جوامع پارسیزبان در دانشگاه کالیفرنیا، شاهنامه فردوسی را به سه دوره تقسیم میکند: قسمت اول داستانهای اسطورهای دارد و در دوره پیشدادیان میگذرد. در این دوره آغاز جهان و ظهور پادشاهانی روایت میشود که از جمله به انسان لباسپوشیدن و هنرهای دیگر را یاد میدهند.
در قسمت دوم شاهنامه که قسمت حماسی آن است، پادشاهانی با عنوان کیانی ظهور میکنند و در کنار آنها افرادی حماسی همچون رستم هستند که سعی میکنند ایران را در مقابل تورانیان و دیگران حفظ کنند.
قسمت سوم شاهنامه، قسمت تاریخی آن است که در دوره ساسانی میگذرد. یعنی دوره پساباستانی. زمانی که شاهان ساسانی بر فلات ایران حکومت میکنند و در همین زمان است که نسخههای مادر شاهنامه به نام خداینامه به زبان پهلوی به کتابت در میآید.
پروانه پورشریعتی، از گروه مطالعات ایران و اسلامی دانشگاه اوهایو آمریکا هم گفته است که اگر فردوسی نبود، بسیاری از جنبههای مختلف تاریخ ملی ایرانیان فراموش میشد.
جلال خالقی مطلق معتقد است ایرانیان ملیت خود را مدیون زبان فارسی هستند و زبان فارسی را هم تا اندازه زیادی مدیون شاهنامهاند.
آقای خالقیمطلق در عین حال این تصور عامه را رد میکند که در شاهنامه هیچ اثری از کلمات عربی نیست. اما میگوید در این اثر فقط حدود ۵ درصد از واژههای غیرفارسی استفاده شده است.
داریوش آشوری نیز میگوید در شرایطی که زبان عربی داشت جای فارسی را میگرفت، شاهنامه یکی از پایههای اساسی نگهداشت زبان فارسی بوده است*
اگرچه برخی شاهنامهپژوهان قبول نمیکنند که بیت «بسی رنج بردم در این سال سی/عجم زنده کردم بدین پارسی» متعلق به فردوسی باشد که به نظر بزرگی مانند پروفسور ییلدیریم این بیت به هرحال برای فردوسی است چرا که او عمرش را برای نشر زبان ملت خود داد.
نگاه روحانیت به فردوسی
نگاه روحانیت و به طور کلی جمهوری اسلامی به فردوسی به دلیل تاکیدی که شاهنامه بر ایران و فرهنگ ایرانی داشته بیشتر مواقع نگاهی توام با احتیاط و بدبینی و البته مصادرهگری بوده است. آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی سالها پیش ابراز کرده که در شاهنامه فردوسی مفاهیم اسلامی مطرح شده است. وی در یک سخنرانی خودش در سال ۱۳۷۰ شمسی گفته است «آنهایی که زرتشتی مسلکند، خوششان میآمد که به زرتشتیگری تظاهر کنند و چیزی دربارهی فردوسی بگویند؛ اما حقیقت قضیه که این نیست. این شاهنامه فردوسی در مقابلمان است. شما خیال میکنید که اگر در شاهنامه فردوسی چیزی بر خلاف مفاهیم اسلامی وجود داشت، این قدر در جوامع اسلامی جا میافتاد؟ شما میدانید که در این نسلهای گذشته، مردم ما چقدر دینی بودهاند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمیشد؟ همه جا میخواندند و منافاتی هم با مفاهیم اسلامی نمیدیدند.»
برخی دیگر از روحانیون بلند پایه جمهوری اسلامی اما برخورد محتاطتری با فردوسی دارند. زمانی که محمود احمدینژاد رئیس جمهور وقت ایران در ابتدای سال ۱۳۹۱ در جمع ايرانيان مقيم تاجيکستان، شاهنامه فردوسی را توحيد نامه خوانده و گفته بود که مکتب پيامبر اسلام را نجات داده است، ناصر مکارم شیرازی از مراجع قم بر آشفت و گفت: «این ظلم بزرگ به علمايی است که تاکنون مکتب اسلام و تشيع را حفظ کردهاند.»
از طرفی در آثار و گفتار روحانیون بلند پایه جمهوری اسلامی هم به طور معمول ارجاعی به شاهنامه به فردوسی وجود ندارند چه آنکه در جای جای این آثار سترگ هم مدام حرف از فرهنگ و تاریخ ایرانی و اساطیر و پهلوانان آن است.
ایران استار یاد و خاطر این شاعر بزرگ ایرانی را گرامی میدارد.
منبع این چند اظهارنظر گزارشی از بی بی سی فارسی بوده است*
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: سهشنبه, می 12, 2020 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو