- جوانان و ما: گفتمانی یکه!
حقیقتش، هرچی هم ادعا کنیم، به تمامی نمی‌شناسیم شما جوانان‌مان را!... و حتماً، شما هم نمی‌شناسید ما را، به قول شما، قدیمی‌ (old school ) ها! برای همین، ترسی از این گفتمان و اعتراف صادقانه با شما نداریم... و نمی‌خواهیم در برابر شما خودنمایی کنیم و ادای دانای کُل را در آوریم... اما شما هم نفی‌مان نکنید، شما هم از خودمان هستید... رگ و پی‌مان به هم جوش و پیوند خورده... در غم و شادی، خواسته یا ناخواسته، شریکیم... شما ادامه ما در آینده هستید... شما هم با ما صادق باشید... کمک‌مان کنید تا بشناسیم شما را و تلاش کنید تا شما هم درک کنید ما را.
چرا یک زمان‌هایی شاهکارید، مثل مبارزه‌تان برای سالم نگه داشتن محیط زیست و تلاش‌تان برای رفع آلودگی‌های زیست‌محیطی که آینده شما و کره زمین را به خطر انداخته است؟ شاهکارید همانند "گرتا  تانبرگ" (1)؛ یا شاهکارید در شناخت ژرف‌تان و کارشناسی‌تان در تکنولوژی جدید و کارکرد محصولات جدید... شاهکارید زمان‌هایی که امیدوار هستید به "تغییر" و اینکه "می‌توانید تغییر دهید"... شاهکارید وقتی که به کسی یا کسانی ایمان دارید... کارزارهای انتخاباتی برای برگزیدگان خودتان راه می‌اندازید و به صندوق‌های رای هجوم می‌آورید...
می‌دانید وقتی بیایید صحنه، هیچ کس نمی‌تونه جلودارتون بشه. مثل همین دختر ۱۶ ساله سوئدی، "گرتا نانبرگ"، که برای حفظ محیط‌زیست و رفع آلودگی‌ها غوغا کرد. یا مثل وقتی که به حمایت از کارزار انتخاباتی "باراک اوباما" (2) در آمریکا و یا کارزار پیسین "جاستین ترودو" (3) در همین کانادا هجوم آوردید و یا با عشقی که به انسان‌های نیک همانند "نلسون ماندلا" (4) نشان دادید و از آنان اسطوره ساختید.
اما یه زمان‌هایی هم کم می‌آورید، وا می‌دهید و خودتان را رها می‌کنید و بیراهه می‌روید... البته شاید از نگاه ما... نمی‌خواهیم بگید بازم پند و اندرز! نه، فقط یه درد دل‌ست با شما... شاید هم یک اشتباه! اما دوست داریم جواب شما را بشنویم، همین! برای مثال: چرا به جای خیلی از لذت‌های انسانی، جذب مُسکن‌های مخدر و ویرانگر می‌شوید تا احتمالا فراموش کنید دردهای‌تان را و یا اشتباهات ما بزرگسالان را!؟ چرا به این مُسکن‌های خطرناک مانند سیگار و سیگار الکترونیکی، الکل، مواد مخدر، سرعت دیوانه‌وار در رانندگی و خرابکاری اجتماعی روی می‌آورید؟ مگر نمی‌دانید اعتیاد حتی به سیگار الکترونیکی، برای سلامت خودتان بسیار خطرناک است؟ شاید می‌انگارید که بی‌خطراست و نیکوتین ندارند! اما بهتر از ما حتما می‌دانید که در ماه گذشته بیش از ۵۰۰  جوان در بیمارستان‌های آمریکا به دلیل استفاده این سیگارها بستری شدند  که دچار بیماری‌های تنفسی بسیار شدید بودند (5) و شش نفر از آنها هم درگذشتند (6). یا اعتیاد به مواد مخدر در میان شما جوانان کانادایی که به شدت افزایش یافته و مرگ و میر ناشی از مصرف آن تبدیل به یک فاجعه ملی شده و هزینه‌های روانی مرگبارش بر روان و جان ما پدر و مادران چنان سنگینی می‌کنه که با یک کلمه رو به راه نمی‌شیم!
مگر نمی‌دانید ما وقتی شما را از دست بدهیم، خودمان هم از دست می‌رویم. می‌میری؟ شاید جسمانی هم نه، اما بدون شما، زنده حقیقی نیستیم... مرده متحرکیم... گاهی هم شما جسمانی نمی‌میرید، اما معتاد می‌شوید و یا از ما فاصله می‌گیرید... باما بیگانه می‌شوید و آن وقت شمارا از نظر فکری، احساسی و قلبی در کنار خودمون نداریم... خود حقیقی‌تان را نداریم... فقط یک سایه در خانه این سو و آن سو میره... نداریم‌تان دیگه! آن وقت ما هم از نظر روانی و احساسی می‌میریم... وقتی شما را از دست می‌دهیم، امید را از دست می‌دهیم، آینده را از دست می‌دهیم، چون شما تمامی امید، آینده و عشق‌مان هستید و انسان بی‌امید مرده است .
ما نمی‌فهمیم با‌ بی‌اعتنایی کلی‌تان به انتخابات، احزاب و برنامه‌های سیاسی، چرا پای صندوق‌های رای نمی‌روید و به نامزدهای دلخواه‌تان کمک نمی‌کنید تا انتخاب شوند؟ آیا نمی‌دانید عدم حضورتان، عدم مُهر خود را بر انتخابات زدن، باعث انتخاب مخالفان شما و اوضاع بد اندر بد می‌شود؟! که در نبود شما، انواع "ترامپ"ها انتخاب می‌شوند و سکان رهبری کشورتان و فراتر از آن، کل جهان را به دست می‌گیرند و باز هم آینده‌تان به خطر نابودی می‌افتد؟ یعنی واقعاً نمی‌دانید و یا می‌دانید، اما نمی‌توانید؟
ما واقعاً دلیل این برخوردهای شما را نمی‌دانیم و دوست هم نداریم در ناآگاهی و عدم شناخت شما باقی بمانیم. یعنی نمی‌دانید آلودگی سیاسی از آلودگی محیط زیستی هم خطرناکتر است؟ و اگر می‌گویید کل سیستم سیاسی و انتخاباتی را قبول ندارید و برایتان مهم هم نیست (7)، یعنی نمی‌دانید این بی‌تفاوتی همان باوری‌ست که مخالفان جدی‌تان می‌خواهند درون شما بکارند و سیستم احساسی، فکری، روانی و کرداری شما را از کار بیاندازند؟ چرا که، اگر شما در صحنه نباشید، آنها راحت‌تر دنیا و آینده را به گند می‌کِشند؟! خوب اگر سیستم را قبول ندارید، آیا گزینه بهتر این نیست که به جای بی‌تفاوتی و بی‌عملی، وارد صحنه شوید و آن را تغییر دهید؟ ایمان داشته باشید که می‌توانید، و آن وقت خواهید توانست!
فقط مخلص کلام: باور کنید نیازمندتان هستیم و از اعتراف به این نیاز، برای اولین‌بار، شرمنده هم نیستیم...  برای انسانی بهتر شدن و انسانی بهتر ماندن...برای آینده‌سازی و رویا آفرینی...
آره، ما هم اگر چه بزرگسال، اما خیلی وقت‌ها ناتوانیم و یا ناآگاهیم... و یا اشتباه می‌کنیم... دانش‌تان، نیروتان، باورتان را به ما هم پیشکش کنید. با توانایی‌هاتان ما را هم توانا کنید. بگذارید نیرو و آگاهی‌مان را بریزیم روی هم تا پدیده بهتری از کار در بیاد... گُل‌های زیباتری شکفته بشه... بیایید در کنارمان، در آغوش‌مان... ما را بهره‌مند از عشق و محبت‌تان کنید... دستمان را در دست بگیرید تا بهتر راهی این راه ناشناخته شویم.
آره ما شاید، شاید که نه حتماً، خیلی چیزها را نمی‌دانیم. پس به ما با مهربانی و مدارا بگویید.
 
خواست‌های جوانان در انتخابات فرارو:
- حفظ محیط زیست و رفع آلودگی‌های آن برای نجات آینده خودشان و کره زمین.
- شهریه رایگان دانشگاه‌ها: جوانان نباید به خاطر ناتوانی در پرداخت شهریه، به دانشگاه اصلاً نروند! یعنی کاری که برخی از جوانان همین امسال انجام دادند، چون دولت داگ فورد در انتاریو امسال شهریه مجانی دانشگاه‌ها وهزینه خرید کتاب را حذف کرد (8) و آن را کاهش داد . از این پس شهریه به صورت وام به دانشجویان پرداخت می‌شود که بعد از فارغ‌التحصیلی باید با سودش به دولت انتاریو بپردازند! به این ترتیب، جوانان زندگی آینده‌شان را با حدود حداقل ۵۰۰۰۰ دلار قرض به اضافه بهره آن شروع می‌کنند، به لطف آقای داگ فورد و محافظه‌کاران! و این تنها شاهکار داگ فورد و دولت محافظه‌کار انتاریو برای جوانان و نوجوانان نیست! دانش‌آموزان نیز امسال ضربه خوردند. دولت انتاریو بودجه آموزش و پرورش را کاهش داد و تعداد دانش‌آموزان کلاس‌ها را در تمامی دبیرستان‌ها و  برخی از دبستان ها  از ۲۲ نفر به حداقل ۲۸ نفر و در برخی دبیرستان ها تا ۳۰ و حتی ۴۰ نفر افزایش داد. به این ترتیب کلاس‌های برخی رشته‌ها برای امسال تعطیل شدند. قرار است تعداد حدود ۳۰۰ معلم و مجموعا هزار کارمند آموزش و پرورش از کار برکنار شوند که معلمان درصدد اعتصاب برآمدند (9). به اعتقاد رئیس سندیکای معلمان انتاریو این برنامه باعث نزول سطح آموزش، ترک تحصیل و کاهش میزان فارغ‌التحصیلان و آسیب به اقتصاد انتاریو خواهد شد. قابل اشاره است که دولت انتاریو همیشه ازسطح پایین مهارت ریاضی دانش‌آموزان شکایت داشته است، اما آیا با کلاس‌های شلوغ، فرصت آموزگار برای رسیدگی به هر دانش‌آموز و از جمله رشد ریاضی آنها کمتر نشده و در کلاس‌های شلوغ‌تر تمرکز دانش‌آموز برای یادگیری کمتر نمی‌شود!؟ و چرا دروغ می‌گویند یا خلف وعده می‌کنند این سیاسیون؟! استفن لیس، وزیر آموزش انتاریو، در ۲۲ ‏آگوست در مصاحبه‌ای گفت که اولاً تعداد دانش‌آموزان را از متوسط ۲۲ نفر در هر کلاس به ۲۲.۵  افزایش خواهند داد و دوما این برنامه را از سال آینده اجرا خواهند کرد نه امسال! که از آغاز همین سال تحصیلی شروع کردند و با این تعداد افزایش (10)! و تمام این کاهش‌ها را دولت محافظه‌کار انتاریو به بهانه کاهش بدهی استان انجام می‌دهد؛ اما پرسش اینجاست که چرا باید این دانشجویان و دانش‌آموزان اونتاریو قربانیان این برنامه کاهش بودجه باشند و آینده‌شان به خطر ‌افتد؟
- کار و خانه مناسب و پاسخگویی: رویای یک زندگی انسانی تا همیشه مجبور نباشد در هزارتوی جان کندن، تکرار، و به جایی نرسیدن سرگردان باشد داشتن کار و سرپناه است برای آنانی‌که بدون هیچ چشم‌اندازی، یا تقصیری و یا اشتباهی در این جامعه زحمت می‌کشند روز و شب!
- پوشش پزشکی، دارویی و دندانپزشکی رایگان:  جوانان نباید در روزهای سخت زندگی آینده‌شان، به گناه کمبود درآمد، قربانی بیماری شوند و درد بکشند!
- کاهش چپاول بی‌رحمانه آینده و دسترنج‌شان توسط بانک‌ها، کارت‌های اعتباری و بهره‌های سنگین.
- روی کار آمدن دولت‌ها و احزاب دموکراتیک، مردمی، آگاه و درستکار.