داریوش: من عدالت را دوست دارم. از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم
شاهنشاهی هخامنشیان-2
کمبوجیه
پس از درگذشت کوروش، کمبوجیه به جای او نشست و همان سیاست پدر را پیگیری کرد. بنا به ادعای هردوت یونانی کمبوجیه از ایام جوانی به مرض صرع مبتلا شده بود و در طول حکومتش اعمالی به او نسبت میدهند که گویا بر اثر همین بیماری بوده است. البته باید توجه داشت که گفتههای مورخان یونانی درباره تاریخ ایران باستان محل شبهه است و در بسیاری از موارد قابل قبول نیست.
زمانی که کوروش کبیر درگذشت فرعون مصر اُحُمسس به فکر تسخیر فلسطین و سوریه افتاد. کمبوجیه برای رویارویی با او به شام لشکر کشید و همین حرکت که در حقیقت در دفاع از سرزمینهای امپراتوری بود، منجر به تصرف کشور مصر شد. در تاریخ آمده است کمبوجیه از بیم آنکه در غیابش بردیا، دعوی سلطنت نکند، دستور داد مخفیانه او را به قتل برسانند.
در جنگ با مصر که در سال 525 پیش از میلاد اتفاق افتاد، کمبوجیه شخصاً فرماندهی لشکریان ایران را به عهده داشت و پس از گذر از صحرای بین فلسطین و مصر، سپاهیان مصر را که فرمانده آنها پسر فرعون بود درهم شکست. مصریان به جنوب فلسطین عقب نشستند ولی کمبوجیه آنها را دنبال کرد و در جنگ دیگری در دلتای رود نیل و در محل شهر اسماعیلیه فعلی بر آنها پیروز شد و به نزدیکی ممفیس پایتخت مصر در کنار قاهره کنونی رسید.
او قصد نداشت که پایتخت مصر را با توسل به قوای نظامی که مستلزم تلفاتی به مردم عادی بود به تصرف درآورد. بنابراین تعدادی از افسران پارسی را برای مذاکره با قایق به ممفیس فرستاد تا شاید صلح برقرار شود. ولی این قایقها مورد حمله قرار گرفتند و کمبوجیه فرمان محاصره پایتخت را صادر کرد. با وجود مقاومتهای شدید نیروهای مصری و مزدوران یونانی، ارتش مصر شکست خورد و پایتخت سقوط کرد و فرعون به اسارت درآمد (سال 525 پیش از میلاد).
کمبوجیه پس از این پیروزی بیدرنگ به مردم امان داد و مراسم مصریان را محترم شمرد و خود لباس فراعنه را در بر کرد و معبد نیت را که به آن خساراتی وارد شده بود، مرمت نمود.
با سقوط مصر سرزمینهای مجاور از حمله لیبی و تونس داوطلبانه به ایران پیوستند. آنگاه کمبوجیه تصمیم گرفت سراسر آفریقای آن روز را ضمیمه امپراتوری ایران کند. بنابراین سپاهی بزرگ روانه بیابانهای غربی مصر و سپاه دیگری به سوی سودان فرستاد.
بنا به نوشته هردوت سپاه پنجاه هزار نفری که به غرب گسیل شده بود در بیابانها گرفتار طوفان گشت و اثری از آنها باقی نماند. کمبوجیه به علت خیانتی که از فرعون دیده بود، عموی خود آریاند را به سلطنت مصر گماشت و گروهی از مهندسان، معماران و پزشکان مصری را برگزید و از راه فلسطین و شام قصد بازگشت به ایران کرد.
در سال 523 پیش از میلاد کمبوجیه که به طرف ایران در حال برگشت بود وقتی به شام رسید خبر اغتشاش داخلی ایران و قیام و به سلطنت نشستن مغی به نام گئوماتا که به نام بردیا برادر او به تخت نشسته بود، او را خیلی نگران کرد و گفته شد به هنگام سوار شدن شتابآمیز بر اسب خود با زخمی که از شمشیرش به او وارد شد فوت کرد.
داریوش بزرگ
هنگامی که سپاهیان کمبوجیه به ایران رسیدند، وضع کشور بسیار آشفته بود. فردی که خود را بردیا، برادر کمبوجیه نامیده بود، حکومت میکرد. بعضی از ایالات سر به شورش برداشته بودند. در یک چنین حالتی یک از جوانان خاندان هخامنشی به نام داریوش که همسر آتوسا و داماد کوروش کبیر بود با همراهی و موافقت بزرگان خاندان به سلطنت برگزیده شد. او فتنه بردیا را خاموش کرد و شورشها را برطرف نمود. داریوش بزرگ با مدیریت، برنامهریزی و لیاقتی که از خود نشان داد توانست کشور ایران را به بزرگترین امپراتوری جهان تبدیل کند. برای مطالعه زندگی این انسان بزرگ و مدیر در تاریخ کشورمان میتوان به کتیبههای بیستون، بناهای یادبود و متون پرسپولیس، شوش، بابل و مصر، روایتهای هرودوت مورخ یونانی، تحقیقات و آثار نویسندگان خارجی و اشارات صورت گرفته در عهد عتیق، مراجعه کرد. داریوش در زمینههای مختلف، به سازماندهی و ایجاد تشکیلات لازم برای مدیریت بر یک امپراتوری بزرگ اقدام نمود. او خط و الفبای فینیقی را برای آموزش و پرورش ایرانیان برگزید و سواد آموزی را اجباری و رایگان کرد. دستور داد کتاب اوستا را از زبان باختری به فارسی دوره هخامنشی ترجمه کنند تا متن این کتاب در درسترس همگان باشد و از انحصار موبدان خارج گردد. تقویم ایام سال را تنظیم و درست کرد و روزهای تعطیل، اعیاد و سوگواری را مشخص نمود و فصول کشت محصول و برداشت را معین کرد. قوانین و مقررات درستی برای رفع احتیاجات مردم وضع نمود و سازمانهای اجرایی برای آنها بوجود آورد، مثل سازمان نظام وظیفه، سازمان آب و کشاورزی و غیره. بنای تخت جمشید را برای پایتخت آغاز کرد و شهر بزرگ پارسه را ایجاد نمود. مدت پادشاهی داریوش 36 سال بود ولی او اقدامات فراوانی در این مدت انجام داد. کشور را برای کنترل بهتر به قسمتهای مختلفی که هر یک را ساتراب یا استان مینامید تقسیم کرد. برای سهولت در رفت و آمد راهی به نام راه شاهی ایجاد کرد که سارد پایتخت سابق لیدی را به شوش وصل میکرد. به ارتش خود سازمان جدیدی داد و سپاهی تحت عنوان "سپاه جاویدان" ایجاد کرد که تعداد آنها ده هزار نفر بود و هیچگاه از نفرات آن کم نمیشد. او بررسی کرد که بداند مردم نواحی مختلف کشور چقدر توان پرداخت مالیات دارند و بر اساس آن سیستم مالیاتی ایران را نظام بخشید. برای سهولت در رفت و آمد بین کشورهای همجوار با کشور ایران و کشورهایی که در کنار دریای مدیترانه فعلی قرار دارند، مبادرت به کندن کانالی نمود که امروزه به نام کانال سوئز معروف است. در حفاریهای صورت گرفته در ناحیه سوئز سه سنگ نوشته از داریوش کشف شده است که در آن چگونگی دستور حفر این کانال آمده است. از دیگر اقدامات این پادشاه بزرگ یکسان کردن واحد پول و واحدهای اندازهگیری برای سهولت در کارهای تجارت و داد و ستد بود. او از لحاظ اعتقادات دینی از تعصب رویگردان بود. بنابراین دستور داد تا هر ملتی از ملل مختلف تحت پوشش امپراتوریش قوانین دینی و اخلاقی خاص خود را تدوین و به آن عمل کنند. از کارهای بسیار مهم دیگر داریوش توسعه دامنه حکومت و قلمرو امپراتوری و شاهنشاهی هخامنشی بود. به طوریکه نواحی سند و پنجاب، سرزمین سکاها، سرزمین لیدیه، شام تا مصر و بخشهای دیگری را به قلمرو حکومت خود افزود و بزرگترین امپراتوری جهان را سازمان داد.
یکی از اقدامات اواخر حکومت داریوش لشکرکشی به یونان و جنگ با این کشور بود. علت اصلی این جنگها تحریکاتی بود که یونانیها در نواحی تحت حکومت داریوش بوجود آورده بودند که موجب شورشهایی در ایالتهای غربی امپراتوری شده بود. داریوش برای سرکوب این شورشها به آن نواحی لشکر کشید و به تنبیه متمردین پرداخت ولی هنگامی که سپاهیان او به نزدیکی آتن رسیدند، آتنیها مقاومت سختی کردند و در جنگی به نام ماراتن از سقوط آتن جلوگیری نمودند. در نتیحه چون داریوش ادامه نبرد فرسایشی را به صلاح ندید، دستور بازگشت به سپاهیانش را داد به امید آنکه در آینده لشکرکشی به یونان را تکمیل کند. ولی فرصت این کار برای او مهیا نشد و پس از مدتی درگذشت.
داریوش بزرگ که نابغهای نه تنها در تاریخ ایران بلکه در جهان است کارهای بسیار مهمی در مدت 36 سال حکومتش انجام داد، او در سال 486 پیش از میلاد، پس از یک دوره بیماری وفات کرد. مقبرهاش در مکانی به نام نقش رستم در مرودشت فارس، نزدیک شهر شیراز است. در سر در آرامگاهش بنای بزرگی به بلندای 22 متر و پهنای 11 متر کنده شده است. در قسمت بالای بنا نقش برجستهای ایجاد شده که شاه را در حالت ایستاده بر جایگاهی نشان میدهد که دو ردیف نمایندگان سی قوم که هویتشان در کتیبهای سه زبانه یاد شده است، آن را نگه داشتهاند. وصیت جالبی از زبان داریوش که آخرین آرزویش هم فقط مفاد همین وصیت بود، بر کتیبه گور او حک شده است:"اهورامزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی و از دروغ پاس دارد."
در رابطه با اقدامات و کارهای بزرگ داریوش میتوان به بعضی دیگر از آنها نیز به شرح اشاره کرد که وسعت فکر و اندیشه او را نشان میدهد:
* داریوش با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد.
* داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کوروش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که ار خراسان به مغرب چین میرفت و در غرب به کشورهای اروپایی فعلی میرسید، همین جاده بعدها به نام جاده ابریشم معروف شد.
* داریوش کارهایش را بر اساس اصول مهندسی زمان خود انجام میداد به همین علت برای ساخت پرسپولیس اول ماکت آن ساخته شد که سه سال طول کشید و بعد کل کار در 80 سال تکمیل گردید.
* داریوش برای جلوگیری از کمبود آب در هندوستان که آن موقع جزو امپراتوری ایران بود، سد عظیمی بر روی رود سند بنا نهاد.
* داریوش فیثاغورث ریاضیدان بزرگ یونانی را که به علت مذهبش از آن کشور گریخته بود، پناه داد و امکانات زندگی و معیشت او را فراهم کرد.
*د اریوش پادشاهی بود که وقتی درگذشت ذخایر مالی فراوانی در خزانه دولت بر جای گذاشت.
* داریوش فردی بود که در کتیبههایش نوشته است:"من عدالت را دوست دارم. از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم."
آری، ایران اینگونه فرمانروایانی به خود دیده است. جوانان باید تاریخ کشورمان را برای شناخت واقعیتها و استفاده از ارزشهای رفتاری و کرداری مردم و حکومترانان شایسته آن با درایت و کنجکاوی مطالعه کنند و از آن بیاموزند. درستی را، خدمت به مردم را، صداقت را، مدیریت را و دروغ نگفتن را. اینها بهترین درسهای تاریخ هستند.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو