خرابکاری و تحقیر و دست انداختن کودکان دیگر میتواند راههایی باشد که پسرها عصبانیت خود را ابراز نمایند
روانشناسی-1062
مادران نمیتوانند کودکان خود را به فکر کردن، احساس نمودن و یا به فلان مسیر مشخص رفتن وادار نمایند، اما میتوانند محکم و پابرجا و مصمم باشند. مادران میتوانند برای کودکان خود به صورت روشن و واضح درباره رفتارشان که قابل تحمل نیست و رفتار بدشان که قابل قبول نیست صحبت نمایند.
با کودکان به صورت منطقی رفتار کردن به نظر خوب میآید، زیرا اغلب اولیا این رفتار را دارند، اما در عمل مادران مجبور میشوند که کودکان را قانع نمایند که آنچه را آنها میبینند و میخواهند کودکان هم مثل آنها ببینند و بخواهند. به محض اینکه در پسر یا دختر خود آثار غم، خشم، اذیت شدن و یا حسادت میبینند، فکر میکنند که باید کاری کنند و مشکلات را حل نمایند و یا وضع را بهتر کنند. بنابراین ممکن است به پند و اندرز، تفسیر و ترجمه و یا به اطمینان دادن مجدد اقدام نمایند. ممکن هم هست که موضوع را عوض نمایند و به هر نحوی که شده کودک را شاد و خوشحال کنند. ممکن هم هست که کوشش نمایند کودک را قانع کنند که آنها اعم از پسر یا دختر نباید آنگونه احساس نمایند.
در واقع زمانیکه شما از لحاظ عاطفی به جای کودکان عمل نمایید، باعث میشود که در روابط زناشویی شما همبستگی ایجاد نماید و نقش و مقررات خانوادگی به نحوی ایجاد میشود که پدری کردن از راه دور و یا خیلی مادری کردن تقویت شوند. اگر کودک قدری ناراحت شود، اولیا خیلی بیش از آنها ناراحت میشوند. با هم بودن رابطه بین مادر و کودک را تقویت میکند و این ممکن است به قدری نیرومند باشد که اگر اولیا فرصت گوش کردن به کودک خود را نداشته باشند به شدت تولید اشکال میکند. اما باید از کودکان خود بخواهیم که بیشتر صحبت نمایند و به هر نحوی که دوست دارند حرفهای خود را بزنند. زمانیکه اولیا یاد بگیرند که در بعضی مواقع کوتاه بیایند و به جای کودک عمل کردن را از خود دور کنند این مهم نیست که آنها 4 ساله و یا 40 ساله باشند به آنها باید مجال دهند که احساسات خود را به خوبی مدیریت نمایند و برای مشکلات خود راه حل پیدا کنند و زمانیکه به کمک نیاز داشته باشند، خود تقاضای کمک کنند. به کودک خود نباید پند و اندرز طولانی داد و یا اطمینان خاطر و یا انتقاد و تعبیر و تفسیر و یا دستور راه حل صادر کرد.
بلکه حالت همدردی و هم حسی نمود. مثلاً اینکه به نظر میرسد تو قدری عصبانی هستی زمانی که من و پدرت شبی میخواهیم بیرون برویم. در اینجا کودک به خاطر آرام بودن مادر و اطمینان داشتن به او و گوش کردن بدون عکسالعمل به خوبی خشم و ترس و ناخشنودی خود را به صورت روشن و آشکار نشان میدهد. فقط گوش کردن بدون قضاوت کردن برای کودک و نوجوان کافی است.
در کودکان و یا حتی در بزرگسالان زمانی تغییر حاصل میشود که ما از تغییر شکل دادن آنها دست برداریم و با دقت به الگوهای رفتاری او توجه کنیم و یا راه حلهای جدیدی برای رفتارهای خودمان پیدا کنیم. به محض اینکه ما مهارتهای مشاهده خود را کامل نمائیم، ممکن است تشخیص بعضی از الگوهای رفتاری آسان شود. وقتی خود شما قدری درباره خود صحبت میکنید او نیز کمکم شروع به صحبت مینماید.
حال سوال اینست که آیا کودک شما عصبانی است؟امکان زیادی هست که خود شما عصبانی بودهاید و نمیدانستید. حتی نمیدانستید که عصبانی هستید تا این اواخر که عاقبت متوجه شدید که شخصی عصبانی و خشمگین هستید. حال ممکن است بخواهید اثر مثبتی روی پسر خود داشته باشید. برای اینکه بتوانید تغییری بوجود آورید، خود شما بایستی بدانید که با چه کسی روبرو هستید.
چه نوع عصبانیتی را میتوان در کودک دید. البته این خیلی آسان نیست. نشانههای بسیار سخت و سریع را نمیتوان شناخت. اگر خود شما هم اکنون یک خلق و خوی انفجاری داشته باشید، احتمالاً شما نیز در دوران کودکی خشم زیادی داشتهاید.
خط باریک و ظریفی که مرد خشمگین را هنگام عصبانی شدن در کنترل نگه میدارد. برای پسرها بسیاز ظریفتر و نازکتر است. خشم شدید در مردها اغلب میتواند در طول زمان جمع شود و بعد منفجر گردد. زیرا آنها چندین بار تجربه شدهاند و فرد معمولاً علائم خطر را میبیند که البته این دلیل نیست که بتواند کاری درباره آن بکند، اما پسرها نه تجربه آنرا دارند و نه چشم انداز و تجسم وخامت آنرا. پسرها به سرعت به مرحله جوش آوردن میرسند. عواطف پسرها اعم از منفی و یا مثبت خیلی به سطح نزدیک میباشد. ما اغلب عواطف پسرها را که به نقطه تعادل میرسند و احساس خوشبختی میکنند تحسین میکنیم، لیکن زمانیکه با مساله خشم و عصبانیت مواجه میشویم این یک معضل میشود. یک پسر احتمال تشخیص اینکه دارد عصبانی میشود را ندارد، و نیز آن پختگی که خود را کنترل نماید را هم ندارد.
کودکان در ارتباط با تاثیراتی اعم از خوب و یا بد که از طرف بزرگسالان به آنها اعمال میشود، آسیبپذیری زیادی دارند. هر چه شخص تجارب بیشتری را در حین رشد پیدا میکند، هر تجربه اثرات کنترلی روی او خواهد داشت. بسیاری از پسرها کوشش میکنند با عواطف بزرگسالان کنار بیایند در حالیکه مهارتهای لازم و تحمل فشارهای روانی را ندارند. مثلاً هر فردی اولین تجربه عشق خود را همیشه بیاد میآورد. اما احتمالاً عشق چهارم را به یاد نمیآورد. خود شما احتمالاً مسائلی را به عنوان کودک بیاد میآورید که خیلی شما را ناراحت، عصبانی و ناخشنود میکند. اما حالا که بزرگ شدهاید میفهمید چیزهایی که به نظرتان در آن زمان خیلی مهم بوده است نمیتواند هم اکنون شما را ناراحت نماید. اولین باری که یک پسر و یا یک دختر با شما قطع رابطه میکند به نظر میرسد که دنیا به آخر رسیده است. اما هنگامیکه ده بار این قطع رابطه اتفاق بیفتد احتمالاً آنطور وخیم و ناراحت کننده نخواهد بود.
یک پسر عصبانی در یک حالت دوگانگی آزار دهنده قرار میگیرد. از یک طرف آنها از کنترل کردن خود موقع عصبانی شدن خیلی مشکل دارند، از طرف دیگر، ما توقع بیشتری از آنها داریم که از بزرگترها کنترل بیشتری داشته باشند. به نظر آنها هر فرد بزرگسالی در روی زمین به آنها میگوید چگونه عمل نمایند، چه کاری کنند و چه موقع آن کار را انجام دهند. اگر شخص شما به عنوان یک فرد بزرگسال فریاد بکشید و فحش و ناسزا بگویید ممکن است افراد عمل شما را تایید نمایند و عاقبت از نتایج عملتان رنج بیشتری ببرید. مثلاً کارتان را از دست بدهید. اما پسر شما اگر چنین کاری را بکند، همه بزرگسالان مثل یک تن آجر به سر او میریزند. هر چند پسرها در مرحله پرورش و تربیت هستند و احتمالاً بزرگسالان بایستی به آنها بگویند که چه بکنند و یا چه نکنند. (حتی ممکن است به دلیل خوبی به آنها فشار آورند) با این وجود برای آنها آسان نیست که با احساسات خود کنار بیایند و با آنها مواجه شوند. حاصل همه اینها اینست که باید انتقادات و خواستههای اولیا، معلمان و بزرگسالان دیگر را بپذیرند. این باعث میشود که بسیاری از پسرها عصبانیت خود را کاهش دهند و موقتاً کنار بگذارند و بعداً آنها را به صورت غیرمستقیم ابراز نمایند.
خرابکاری و تحقیر و دست انداختن کودکان دیگر میتواند راههایی باشد که پسرها عصبانیت خود را ابراز نمایند.
ادامه دارد...
مادران نمیتوانند کودکان خود را به فکر کردن، احساس نمودن و یا به فلان مسیر مشخص رفتن وادار نمایند، اما میتوانند محکم و پابرجا و مصمم باشند. مادران میتوانند برای کودکان خود به صورت روشن و واضح درباره رفتارشان که قابل تحمل نیست و رفتار بدشان که قابل قبول نیست صحبت نمایند.
با کودکان به صورت منطقی رفتار کردن به نظر خوب میآید، زیرا اغلب اولیا این رفتار را دارند، اما در عمل مادران مجبور میشوند که کودکان را قانع نمایند که آنچه را آنها میبینند و میخواهند کودکان هم مثل آنها ببینند و بخواهند. به محض اینکه در پسر یا دختر خود آثار غم، خشم، اذیت شدن و یا حسادت میبینند، فکر میکنند که باید کاری کنند و مشکلات را حل نمایند و یا وضع را بهتر کنند. بنابراین ممکن است به پند و اندرز، تفسیر و ترجمه و یا به اطمینان دادن مجدد اقدام نمایند. ممکن هم هست که موضوع را عوض نمایند و به هر نحوی که شده کودک را شاد و خوشحال کنند. ممکن هم هست که کوشش نمایند کودک را قانع کنند که آنها اعم از پسر یا دختر نباید آنگونه احساس نمایند.
در واقع زمانیکه شما از لحاظ عاطفی به جای کودکان عمل نمایید، باعث میشود که در روابط زناشویی شما همبستگی ایجاد نماید و نقش و مقررات خانوادگی به نحوی ایجاد میشود که پدری کردن از راه دور و یا خیلی مادری کردن تقویت شوند. اگر کودک قدری ناراحت شود، اولیا خیلی بیش از آنها ناراحت میشوند. با هم بودن رابطه بین مادر و کودک را تقویت میکند و این ممکن است به قدری نیرومند باشد که اگر اولیا فرصت گوش کردن به کودک خود را نداشته باشند به شدت تولید اشکال میکند. اما باید از کودکان خود بخواهیم که بیشتر صحبت نمایند و به هر نحوی که دوست دارند حرفهای خود را بزنند. زمانیکه اولیا یاد بگیرند که در بعضی مواقع کوتاه بیایند و به جای کودک عمل کردن را از خود دور کنند این مهم نیست که آنها 4 ساله و یا 40 ساله باشند به آنها باید مجال دهند که احساسات خود را به خوبی مدیریت نمایند و برای مشکلات خود راه حل پیدا کنند و زمانیکه به کمک نیاز داشته باشند، خود تقاضای کمک کنند. به کودک خود نباید پند و اندرز طولانی داد و یا اطمینان خاطر و یا انتقاد و تعبیر و تفسیر و یا دستور راه حل صادر کرد.
بلکه حالت همدردی و هم حسی نمود. مثلاً اینکه به نظر میرسد تو قدری عصبانی هستی زمانی که من و پدرت شبی میخواهیم بیرون برویم. در اینجا کودک به خاطر آرام بودن مادر و اطمینان داشتن به او و گوش کردن بدون عکسالعمل به خوبی خشم و ترس و ناخشنودی خود را به صورت روشن و آشکار نشان میدهد. فقط گوش کردن بدون قضاوت کردن برای کودک و نوجوان کافی است.
در کودکان و یا حتی در بزرگسالان زمانی تغییر حاصل میشود که ما از تغییر شکل دادن آنها دست برداریم و با دقت به الگوهای رفتاری او توجه کنیم و یا راه حلهای جدیدی برای رفتارهای خودمان پیدا کنیم. به محض اینکه ما مهارتهای مشاهده خود را کامل نمائیم، ممکن است تشخیص بعضی از الگوهای رفتاری آسان شود. وقتی خود شما قدری درباره خود صحبت میکنید او نیز کمکم شروع به صحبت مینماید.
حال سوال اینست که آیا کودک شما عصبانی است؟امکان زیادی هست که خود شما عصبانی بودهاید و نمیدانستید. حتی نمیدانستید که عصبانی هستید تا این اواخر که عاقبت متوجه شدید که شخصی عصبانی و خشمگین هستید. حال ممکن است بخواهید اثر مثبتی روی پسر خود داشته باشید. برای اینکه بتوانید تغییری بوجود آورید، خود شما بایستی بدانید که با چه کسی روبرو هستید.
چه نوع عصبانیتی را میتوان در کودک دید. البته این خیلی آسان نیست. نشانههای بسیار سخت و سریع را نمیتوان شناخت. اگر خود شما هم اکنون یک خلق و خوی انفجاری داشته باشید، احتمالاً شما نیز در دوران کودکی خشم زیادی داشتهاید.
خط باریک و ظریفی که مرد خشمگین را هنگام عصبانی شدن در کنترل نگه میدارد. برای پسرها بسیاز ظریفتر و نازکتر است. خشم شدید در مردها اغلب میتواند در طول زمان جمع شود و بعد منفجر گردد. زیرا آنها چندین بار تجربه شدهاند و فرد معمولاً علائم خطر را میبیند که البته این دلیل نیست که بتواند کاری درباره آن بکند، اما پسرها نه تجربه آنرا دارند و نه چشم انداز و تجسم وخامت آنرا. پسرها به سرعت به مرحله جوش آوردن میرسند. عواطف پسرها اعم از منفی و یا مثبت خیلی به سطح نزدیک میباشد. ما اغلب عواطف پسرها را که به نقطه تعادل میرسند و احساس خوشبختی میکنند تحسین میکنیم، لیکن زمانیکه با مساله خشم و عصبانیت مواجه میشویم این یک معضل میشود. یک پسر احتمال تشخیص اینکه دارد عصبانی میشود را ندارد، و نیز آن پختگی که خود را کنترل نماید را هم ندارد.
کودکان در ارتباط با تاثیراتی اعم از خوب و یا بد که از طرف بزرگسالان به آنها اعمال میشود، آسیبپذیری زیادی دارند. هر چه شخص تجارب بیشتری را در حین رشد پیدا میکند، هر تجربه اثرات کنترلی روی او خواهد داشت. بسیاری از پسرها کوشش میکنند با عواطف بزرگسالان کنار بیایند در حالیکه مهارتهای لازم و تحمل فشارهای روانی را ندارند. مثلاً هر فردی اولین تجربه عشق خود را همیشه بیاد میآورد. اما احتمالاً عشق چهارم را به یاد نمیآورد. خود شما احتمالاً مسائلی را به عنوان کودک بیاد میآورید که خیلی شما را ناراحت، عصبانی و ناخشنود میکند. اما حالا که بزرگ شدهاید میفهمید چیزهایی که به نظرتان در آن زمان خیلی مهم بوده است نمیتواند هم اکنون شما را ناراحت نماید. اولین باری که یک پسر و یا یک دختر با شما قطع رابطه میکند به نظر میرسد که دنیا به آخر رسیده است. اما هنگامیکه ده بار این قطع رابطه اتفاق بیفتد احتمالاً آنطور وخیم و ناراحت کننده نخواهد بود.
یک پسر عصبانی در یک حالت دوگانگی آزار دهنده قرار میگیرد. از یک طرف آنها از کنترل کردن خود موقع عصبانی شدن خیلی مشکل دارند، از طرف دیگر، ما توقع بیشتری از آنها داریم که از بزرگترها کنترل بیشتری داشته باشند. به نظر آنها هر فرد بزرگسالی در روی زمین به آنها میگوید چگونه عمل نمایند، چه کاری کنند و چه موقع آن کار را انجام دهند. اگر شخص شما به عنوان یک فرد بزرگسال فریاد بکشید و فحش و ناسزا بگویید ممکن است افراد عمل شما را تایید نمایند و عاقبت از نتایج عملتان رنج بیشتری ببرید. مثلاً کارتان را از دست بدهید. اما پسر شما اگر چنین کاری را بکند، همه بزرگسالان مثل یک تن آجر به سر او میریزند. هر چند پسرها در مرحله پرورش و تربیت هستند و احتمالاً بزرگسالان بایستی به آنها بگویند که چه بکنند و یا چه نکنند. (حتی ممکن است به دلیل خوبی به آنها فشار آورند) با این وجود برای آنها آسان نیست که با احساسات خود کنار بیایند و با آنها مواجه شوند. حاصل همه اینها اینست که باید انتقادات و خواستههای اولیا، معلمان و بزرگسالان دیگر را بپذیرند. این باعث میشود که بسیاری از پسرها عصبانیت خود را کاهش دهند و موقتاً کنار بگذارند و بعداً آنها را به صورت غیرمستقیم ابراز نمایند.
خرابکاری و تحقیر و دست انداختن کودکان دیگر میتواند راههایی باشد که پسرها عصبانیت خود را ابراز نمایند.
ادامه دارد...
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, اکتبر 16, 2019 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو