صادق هدایت بزرگترین نویسنده رئالیست معاصر ایران به شمار میرود.
یکی از یادگارهای ارزشمند نیاکان ما،جشنهای دوازدهگانه است که هر ماه هنگامی که نام روز و نام ماه با هم یکی میشدند، این جشنها با فلسفه و اهداف خاصی برگزار میگردیدند. یکی از جشنهای زیبای دوازدهگانه "جشن اسپندار مذگان"است که در پنجم اسفند ماه هر سال به اجرا در میآمد. فلسفه بزرگداشت این روز به عنوان "روز عشق"این است که "سپندارمذ" نام ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین هم نماد عشق است چون با فروتنی،تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را چون مادری در دامان پرمهر خود میپرورد. به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان "اسپندار مذگان "را به عنوان نماد "عشق و محبت میپنداشتند.
بنابر گفتههای ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی، اسپندارمذ ایزد موکل بر زمین و فرشته حامی و نگهبان زنان شوهر دوست،پارسا و درستکار بوده است. به همین مناسبت این روز، روز "عید زنان"هم به شمار میرفت. مردم برای گرامی داشت زنان به آنها هدیه میدادند. حتی در این روز، زنان لباس منزه پوشیده و در خانه حکمرانی میکردند و کارهای منزل را مردان انجام میدادند.
در سرتاسر کتاب اوستا در گرامی داشت مقام زن و ارتباط آن با زندگی و زمین فرازهایی آمده است که پیوند زن و مرد را پیوند زمین و آسمان میداند. چرا که زن به لحاظ قدرت باروری، سخاوت و شکیبایی در پیوند با زمین است و مرد از آنجا که شرایط زایش زن را فراهم می آورد به آسمان منسوب است. بدان سبب که از آسمان باران میبارد و آفتاب میتابد تا زمین در آغوش امن خود بارور گردد.
در باور کهن ایرانیان زن و مرد در کنار یکدیگر پیوند زندگی و مرگ را به وجود میآورند. زن با فرزندآوری عاملی زندگی بخش است و مرد بدان جهت که نمیزاید با مرگ پایان میپذیرد. به همین دلیل در ایران باستان نسل فرزند را از مادر میدانستند و به جای آن که او را به نسب پدری بخوانند با اجداد مادری معرفی میکردند.
چقدر زیبا و مناسب خواهد بود که ما بتوانیم این گونه فلسفهها و آئینهای باقی مانده از تفکرات و اندیشههای نیاکانمان را در جامعه امروز زنده کنیم و افراد به جای تقلید و متابعت از جشنهایی شبیه والنتاین که ریشه در تاریخ و باور ما ایرانیان ندارد،"جشن اسپندارمذگان"را برگزار کنند و در این روز (پنجم اسفند ماه) مقام زن، مادر، عشق،دوستی و محبت را ارج نهند.
شعری از شاملو در ستایش عشق و مقام زن
شما که عشقتان زندگیست
شما که تابانیدهاید در یاس آسمانها
امید ستارگان را
شما که به وجود آوردهاید سالیان را
قرون را
و مردانی زادهاید که نوشتهاند بر چوبه دارها
یادگارها
و تاریخ بزرگ آینده را با امید
در بطن کوچک خود پروردهاید
وشما که پروردهاید فتح را
در زهدان شکست
شما که عشقتان زندگیست
************
شما که روح زندگی هستید
و زندگی بیشما اجاقیست خاموش
شما که نغمه آغوش روحتان
در گوش جان مرد فرحزاست
شما که در سفر پرهراس زندگی، مردان را
در آغوش خویش آرامش بخشیدهاید
و شما را پرستیده است هر مرد خود پرست
عشقتان را به ما دهید
شما که عشقتان زندگیست
************
شما که زیبائید تا مردان
زیبایی را بستایند
و هر مرد که به راهی میشتابد
جادویی لبخند از شماست
و هر مرد در آزادگی خویش
به زنجیر زرین عشقیست پایبست
شما که عشقتان زندگیست
"مجموعه اشعار- احمد شاملو"
افلاطون و آدم جاهل
روزی افلاطون نشسته بود، با خاصان شهر، مردی به سلام وی درآمد و بنشست و از هر نوعی سخن میگفت، در میانه سخن گفت:ای حکیم امروز فلان مرد را دیدم که حدیث تو میکرد و تو را دعا و ثنا میگفت که افلاطون حکیمی سخت بزرگوار است و هرگز چون او کسی نباشد و نبوده است،خواستم که شکر او به تو رسانم. افلاطون حکیم چون این بشنید سر فرو برد و بگریست و سخت دلتنگ شد. آن مرد گفت: ای حکیم ترا از من چه رنج آمد که چنین دلتنگ شدی؟ افلاطون گفت: مرا ای خواجه از تو رنجی نرسید، ولکن مصیبتی از این بزرگتر چه باشد که جاهلی مرا بستاید و کار من او را پسندیده آید؟ ندانم که چه کار جاهلانه کردهام که به طبع او نزدیک بوده است و او را خوش آمده است و مرا بستوده، تا توبه کنم از آن کار، مرا این غم از آن است که هنوز جاهلم که ستوده جاهلانم، چه ستوده جاهلان هم جاهلان باشند.
"قابوسنامه"
اجرای موفق نمایشنامههای برگرفته از آثار صادق هدایت
در صدو پانزدهمین سال تولد او، در تورنتو به کارگردانی حسین افصحی
کمتر کسی است که در تورنتو زندگی کند و اهل قلم، هنر و تئاتر باشد و با نام حسین افصحی آشنا نباشد. حسین افصحی کارگردان، نویسنده و بازیگر توانمندی است.که در ایران و آلمان دانش تئاتر را آموخته و کارهای قابل توجهی در ایران، آلمان، تورنتو و شهرهای دیگر به صحنه تئاتر برده است. این نویسنده و کارگردان کار خود را خوب میداند و با پشتوانه مطالعاتی که در ادبیات نمایشی دارد، با شناخت از موقعیتها و فرصتها، نمایشنامههایی را تهیه و تنظیم و اجرا میکند که نشان از تعهد او نسبت به نیازها و ارزشهای مخاطبان خود دارد. به همین علت است هنگامی که او در تاریخ دهم فوریه 2018 به مناسبت صد و پانزدهمین سال تولد صادق هدایت،اجرای دو نمایش برگرفته از داستانهای مردهخورها و محلل این نویسنده رئالیست ایرانی را در تورنتو به روی صحنه برد، سالن تئاتر کتابخانه فرویو از استقبال کنندگان پر شده بود و بسیاری از افراد در روی صندلیهای اضافه و یا به طور ایستاده در سالن،به تماشای این نمایشنامهها پرداختند.این استقبال بینظیر هم به خاطر استقبال ایرانیان تورنتو از کارهای هدایت بود و هم به علت شناخت هنر دوستان از کارهای متعهدانه و ارزشمند حسین افصحی.
صادق هدایت بزرگترین نویسنده رئالیست معاصر ایران به شمار میرود. او در اغلب آثارش با مسائل و مشکلاتی که جامعه زمان وی گرفتار آن بود مبارزه کرد و سعی کرد که ذهن افراد را آماده تغییر و تحول نماید. هدایت با چاپلوسی،پارتی بازی، خرافات، ریا و دکانداری مذهبی مخالف بود و داستانها، نمایشنامهها و تحقیقاتش همه در جهت تحول در ذهن و باور آحاد مختلف جامعه بود.
مردهخورها، نام داستانی است که در مجموعه داستان زنده بگور هدایت آمده است. در این داستان هدایت با زبان خاص عامه زمان خود از حرص و آزی که بر اعمال و افکار مردم جامعه رخنه کرده بود، سخن میگوید. او به ما نشان می دهد که در زیر سایه اعتقادات آمیخته به خرافات و ریا و جهل و دروغ ،از وظیفه شناسی، انسانیت و شعور خبری نیست. هنوز مرده مرد خانواده به خاک سپرده نشده است که مردهخورها به جان هم میافتند و برای دسترسی به چند شاهی مال دنیا، گلوی هم را میفشارند و نیت نادرست خود را بر ملا میکنند.
برداشت و سناریونویسی افصحی از این داستان کوتاه هدایت، بسیار جالب و حساب شده بود، افصحی دیالوگهای نمایشنامه را در بسیاری از موارد از عین نوشتههای هدایت برگرفته و با ادبیات محاورهای زمان هدایت نمایشنامهای با حال و روز زمان ما آفریده است. البته در جاهایی که لازم بود تغییراتی را انجام داده تا تماشاگر ارتباط نزدیکی با دیالوگهای بازیگران پیدا کند. البته باید اذعان کرد که تسلط و نحوه اجرا و بازیگری فرشیده نسرین نیز به موفقیت این تئاتر افزوده بود.
نمایش دوم افصحی به نام محلل بود که از داستان کوتاهی به همین نام در مجموعه داستانهای "سه قطره خون"اقتباس شده است. محلل به شخص واسطهای اطلاق میگردد که اگر کسی زن عقدی خود را سه طلاقه کند، باید او راضی شود که این زن با فرد محلل عقد کند و پس از طلاق، دوباره شوهر اولش بتواند با آن زن ازدواج کند. در اجرای این حکم در بعضی از موارد اتفاق میافتد که محلل به دلایل مختلف از طلاق دادن زن عقد شده سر باز میزند و همسر اولش دچار درگیری با محلل میشود. افصحی برای اینکه این قضیه در ذهن تماشاگر مقیم خارج (تورنتو) جا بیفتد، متن نمایشنامه خود را با بعضی از رفتار مهاجرین و مسافرین به خارج از کشور ربط داده بود و نه تنها اصل قضیه و قبح سه طلاقه کردن را نشان میداد بلکه به بعضی از رفتارهای ایرانیان در مسافرت به خارج نیز اشارهای منتقدانه و گاهی در لباس طنز داشت. بازی خود افصحی در این نمایشنامه نیز به لطف دیگر این کار افزوده بود.
از اینگونه موارد که بگذریم زیبایی کار افصحی در احترام گذاشتن به اساتید و پیشکسوتهای هنر تئاتر ایرانی بود و او در این فرآیند نمایشنامه مردهخورها را به"جعفر والی"و نمایشنامه محلل را به "عباس جوانمرد" تقدیم کرد.ضمن آرزوی موفقیت روز افزون برای افصحی و گروه تئاتر تماشاخانه و به امید دیدن کارهای دیگر ایشان در روی صحنه در پایان این گزارش به مصاحبههای کوتاهی که با کارگردان و بازیگر نقش زن و میزان فروش کتابهای صادق هدایت در محل برگزاری این نمایشنامه توجه خوانندگان را جلب می کنم :
• سعید چوبک که مدیر کتابفروشی و انتشارات سرای بامداد در تورنتو هستند در جواب من که از او سوال کردم ،نمایشنامهها چطور بودند این گونه جواب دادند: استقبال بسیار خوب، اجرا هم بسیار خوب بود.امیدوارم برنامههای بعدی هم خوب باشد در این قصه هدایت فرهنگ مرده خوری را که بر اثر خرافات به جامعه آمده است را باز میکند .مشاهده میکند که همه دو رو دارند و همه نقش بازی میکنند. او این سنت خرافه را در آن جامعه به نقد میکشد.از این نظر که این نمایشنامه برگرفته از داستان هدایت بود این شروع خوبی است که کارهای دیگر هدایت هم به صحنه بیاید. جالب است که بدانید تماشاگران استقبال بسیار خوبی هم از کتابهای هدایت کردند و من فروش خوبی داشتم.
• فرشیده نسرین که نقش منیژه را در تئاتر مردهخورها داشت،درجواب اینکه چه شد این نقش را اجرا کردید؟ گفتند: من چندین سال بود که از صحنه دور بودم ولی وقتی که از طرف آقای افصحی این پیشنهاد به من شد آن را قبول کردم و سعی نمودم تا حد ممکن نقش خودم را خوب اجرا کنم.
به نظر من نیز خانم نسرین موفقترین چهره در این تئاتر بود و ضمن تسلط به دیالوگها،توانست مفهوم و مطالب مورد نیاز را به تماشاگران انتقال دهد و بارها مورد تشویق افراد حاضر در تئاتر قرار گیرد.
• حسین افصحی، نویسنده و کارگردان نمایشنامهها در پایان برگزاری این تئاتر از استقبال خوب تماشاگران تشکر کرد و گفت این مسئله تعهد و رسالت ما را در ارائه کار خوب به جامعه فرهنگی و اجتماعی تورنتو چندین برابر میکند.
در پایان با آرزوی موفقیت گروه تئاتر تماشاخانه،جامعه فرهنگی تورنتو در انتظار برگزاری تئاترهای بیشتر و با بار فرهنگی و اجتماعی بالاتر را از این گروه دارند.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو