در جامعهای که آزادی کافی برای اظهار نظر، دادخواهی و شکایت صادقانه وجود ندارد، افراد درد دلهای خود را در تنهایی و پنهان از دیگران و در قالب کنایه و استعاره، در قالب طنز، متلک، شوخی و جوک بر زبان میآورند
در جامعهای که آزادی کافی برای اظهار نظر، دادخواهی و شکایت صادقانه وجود ندارد، افراد درد دلهای خود را در تنهایی و پنهان از دیگران و در قالب کنایه و استعاره، در قالب طنز، متلک، شوخی و جوک بر زبان میآورند. اگر جامعهای به اشخاص شاکی و معترض، فرصت کافی برای ابراز شکایت ندهد، مردم شاکی و تجاوز دیده، آرزوهای سرکوب شده خود را با زبان شعر بیان میکنند. شعر، زبان افراد معترض در جامعه بسته و تئاتر زبان اشخاص برونگرا و اجتماعی در جامعه باز است.
در جامعهای که به قول مولانا: "حق نشاید گفت جز زیر لحاف" شعر ابزار خوبی برای سر دادن نالههای دردمندانهای است که نمیتوان در محیط جمعی بطور کاملا آَشکار از آن سخن گفت. به قول نظامی در مخزنالاسرار:
سر طلبی، تیغ زبانی مکن روزنهای، راز فشانی مکن
لب مگشا گرچه دراو نوشهاست کز پس دیوار بسی گوشهاست
در یک چنین جو اجتماعی و خود سانسوری، شاعر در شعرش پنهان میشود ولی در جو اجتماعی باز، شاعر، نویسنده و بازیگر تئاتر خود را تمام رخ و تمام قد بدون اسم مستعار و راه گمکننده در معرض دید دیگران قرار میدهد. همین موضوع را احمد شاملو شاعر متعهد زمان ما با بیانی دیگر اینگونه برایمان به یادگار گذاشته است.
امروز شعر حربه خلق است/ زیرا که شاعران/ خود شاخهای ز جنگل خلقاند/ نه یاسمین و سنبل گلخانه فلان/بیگانه نیست شاعر امروز/ با دردهای مشترک خلق/ او با لبان مردم لبخند میزند/ درد و امید مردم را/ با استخوان خویش پیوند میزند.
آیا، روزی....
آیا، روزی فرا خواهد رسید
که ما سرود رهایی از درد را
در سرزمین پر از گلهای سرخ
با آواز بلند بخوانیم؟
میخواهم از زیباییها سخن بگویم
و از عشق و دوست داشتن
من از کشتن و مردن نفرت دارم
و از خیابانهای پر از درگیری وموتور سواران سیاهپوش
و جوانانی که در ستیزی نابرابر
هریک به دیوارهای شعار نوشته کنار خیابانهای شهر
پناه میبرند
ما همه با درد و رنج و امید
سرود زیبای زندگی سردادهایم
و لحظههای مقدس رسیدن به آرزوهایمان را
در انتظاریم
سالهای بدی بر ما گذشته است
سالهایی که حاصل عمر بسیاری مرگ و سوگ بود
و کودکان و مادران فقیرمان
برای لقمهای نان
در کنار خیابانهای شهر
به جستجوی ظرفهای پر از تهمانده غذای انسانهای سیر
مشغول بودند
ما مدتهاست محبت و عشق را فراموش کردهایم
سرتاسر زندگیمان را سرود غم و اندوه فراگرفته
در گذرگاههای هولناک قدم برمیداریم
که نگاه به قعر آن
موی بر تن انسان راست میکند
در شبهای ظلمانی این ایام طاقتفرسا
خواب خوش گذشتههای دور را میبینیم
و صفحات تاریخ را با بهت و حیرت
از گذر عمر خودمان
به یادگار میگذاریم
ای نسلهای آینده آرزومند
این روزگاران تلخ به پایان میرسد
و در چشمان اشکآلود ما
شور دوباره عشق جاری میشود
و دشتهای زیبای سرزمین گل سرخها
سبز خواهد ماند
و ما سرود رهایی از درد را
همه با هم خواهیم خواند.
"نگارنده"
سبب ویرانی کشور از زبان خواجه نظام الملک
بزرجمهر را پرسیدند که: سبب چه بود که پادشاهی آل ساسان ویران گشت و تو تدبیرگر او بودی و امروز به رای و تدبیر و خرد و دانش تو در جهان نظیری نیست. گفت: سبب دو چیز بود. یکی آن که آل ساسان کارهای بزرگ را به کارداران خرد و نادان گذاشته بودند و دیگر اهل دانش و خردمندان را خریداری نکردند و کار با زنان و کودکان گذاشتند و این هر دو را خرد و دانش نباشد و هر آنگاه که کار بر این منوال افتد، بدان که پادشاهی از آن خانه بخواهد شد.
" سیاستنامه خواجه نظامالملک"
گذری و نظری بر نمایشگاه کتاب تهران و کیفیت کتابها
سی و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران امسال با شعار" نه به کتاب نخواندن" از 12 تا 22 اردیبهشت ماه 1397 در مصلای تهران برگزار گردید و به پایان رسید. نگاهی به عناوین کتابهای حوزه ادبیات نشان از وضعیت بد کیفیت محتوایی این آثار دارد. اغلب کتابهای ارائه شده در این زمینه ترجمه آثاری از نویسندگان درجه دو و سه خارجی است که اغلب آنها مفاهیم و ارزشهای بازاری و سرگرمکننده دارند و کسی هم در این باره دغدغهای ندارد. فشار سانسور و گرانی کالاهای چاپ کتاب، ناشران را به سوی ترجمه و نشر کتابهای خارجی کشانده است که نشر آنها راحتتر است. هیچ کسی رغبت آن را ندارد که با نگاهی به فهرست کتابهای موجود در نمایشگاه در زمینه رمان، شعر و داستان کوتاه، نقدی و یا اظهار نظری عنوان کند. با این حساب کمکم باید از تولید فرهنگی کتاب خوب توسط قلم به دستانمان ناامید شویم. نشر کتابهای ایرانی در این ژانر ادبی بسیار اندک و بیکیفیت است و نشان از آیندهای ناروشن در تالیف و نشر اثری ماندگار دارد. هیچ کس در رابطه با این سوال که ما داریم به کجا میرویم؟ احساس مسئولیت نمیکند و جوابی نمیدهد.
اگر مشاهده میگردد که تعداد بازدیدکنندگان و حجم خرید بالا رفته است این ناشی از گرایش مردم به کتاب و کتابخوانی نیست. تعداد بازدیدکنندگان زیاد بود به این علت که چندین سال است برگزاری این نمایشگاه در کنار مسائل فرهنگی عنوان شده، تبدیل به یک سرگرمی و تفنن برای مردم و خانوادهها شده است. شما تعداد زیادی افراد را مشاهده میکنید که در روی چمنها و گذرگاهها سفره پهن کردهاند و مشغول غذا خوردن هستند. اگر میزان فروش کتاب بالا رفته است، بخش عظیمی از این خرید توسط بُنهای مجانی خرید است که توسط ارگانها و سازمانهای فرهنگی در اختیار دانشجویان، دانشآموزان، معلمان و افراد خاصی قرار گرفته است.
رویهم رفته با همه این حرفها و کاستیهایی که وجود دارد باز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران روزنهای است که آحاد مختلف جامعه میتوانند چند روزی از غوغا و گرفتاریهای کار، زندگی، ترافیک و گرانی از آن به دنیای کتاب و عشق و محبت نگاه کنند تا شاید از پس گرفتاریهای موجود حتی برای یکبار هم شده نفسی عمیق بکشند.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو