روز شکرگزاری در کانادا در حقیقت روز جشنواره برداشت محصول کشاورزی است
در جامعهای که آزادی کافی برای اظهارنظر، دادخواهی و شکایت صادقانه وجود نداشته باشد، افراد درد دلهای خود را در تنهایی و پنهان از دیگران به شکل کنایه و استعاره یا در قالب طنز، متلک، شوخی و جک بر زبان میآورند. در چنین اوضاع و احوالی، شعر بهترین یاور اشخاص دلسوخته، دردمند و بیپناه است. اگر جامعهای به اشخاص شاکی و معترض، فرصت کافی برای ابراز شکایت ندهد، مردم شاکی و تجاوز دیده، آرزوهای سرکوبشده خود را با زبان شعر بیان میکنند. شعر، زبان افراد منزوی در جامعه بسته و تئاتر زبان اشخاص برونگرا و اجتماعی در جامعه باز است. در کشور ما تعداد انگشتشماری از شاعران و نویسندگان، رسالت و تعهد پرداختن به واقعیتهای تلخ زمان خود را داشتهاند.
از این میان میتوان گفت که ما از روی اشعار بزرگانی همچون عمرخیام، حافظ، عبید زاکانی، ابنیمین، ایرج میرزا، عارف قزوینی، نیما یوشیج، احمد شاملو و سیمین بهبهانی میتوانیم به شرایط اجتماعی و اخلاقی حاکم در دوران آنها پی ببریم. البته نباید تصور کرد که حرفِ حق زدن مشکل فقط روزگار ما است، نه، در هر دوره و زمانی این مشکل وجود داشته است.
مولوی در مثنوی داستانی دارد درباره مات شدن شاه توسط یک دلقک در بازی شطرنج. دلقک در بازی شاه را مات میکند ولی از ترس عقوبت به خود میلرزد و به گوشهای میرود و چند لحاف به روی خود میکشد و زیر لحاف میخوابد تا از گزند شاه محفوظ بماند. آنگاه از زیر لحاف میگوید: "حق نشاید گفت مگر زیر لحاف" از داد و فریادها و عقوبتهای شاه مردم بیرون میآیند و هر یک جملهای در سفاهت دلقک میگویند تا او را نجات دهند. آنها برای شاه و مردم دلایلی میآورند که چرا دلقک اینکار را کرده است. در این دلایل آنها کلی انتقاد (حرفِ حق) از عملکرد شاه و رفتارهای اجتماعی دوران او را مطرح میکنند.
شاه با دلقک همی شطرنج باخت مات کردش زود خشم شه بتافت
گفت شه شه و آن شه کبرآورش یک یک از شطرنج میزد بر سرش
دست دیگر باختن فرمود میر او چنان لرزان که عور از زمهریر
باخت دست دیگر و شه مات شد وقت شه شه گفتن و میقات شد
برجهید آن دلقک و در کنج رفت شش نمد بر خود فکند از بیم تفت
زیر بالشها و زیر شش نمد خفت پنهان تا ز زخم شه رهد
گفت شه هیهی چه کردی چیست این گفت شه شه شه ای شاه گزین
کی توان حق گفت جز زیر لحاف با تو ای خشمآور آتش سجاف
ای تو مات و من زِ زخم شاه مات میزنم شه شه به زیر رختهات
چون محله پُر شد از هیهای میر وز لگد بر در زدن وز دار و گیر
خلق بیرون جست زود از چپ و راست کای مقدم وقت عفوست و رضاست
منظور مولوی از این سخن این است که حرفِ حق را در هر شرایطی باید زد و از جور و ستمی که در انتظار است، آدم حقگو نباید هراس داشته باشد. اگر در شاعر یا نویسندهای تعهد و رسالت باشد در هر موقعیت و زمانی، آئینه در دست میگیرد و اجتماع خود را در آئینه زمان برای آیندگان نشان میدهد. همین موضوع را احمد شاملو شاعر بزرگ زمان ما، با زبان دیگری اینگونه بیان کرده است.
امروز شعر حربه خلق است
زیرا که شاعران
خود شاخهای ز جنگل خلقاند
نه یاسمین و سنبل گلخانهٔ فلان
بیگانه نیست شاعر امروز
با دردهای مشترک خلق
او با لبان مردم لبخند میزند
درد و امید مردم را
با استخوان خویش پیوند میزند.
جشن مهرگان و روز شکرگزاری
هفتهای که گذشته، سالروز برگزاری دو جشن بزرگ در ایران و کانادا بود. جشن مهرگان در ایران و روز شکرگزاری در کانادا. جشن مهرگان در آغاز اعتدال پائیز و پس از برداشت محصولات کشاورزی برگزار میشود. درست زمانی که انبارها از غله و محصولات کشاورزی مورد نیاز زندگی انسان پر شده و فصل سرما در پیش است و نگرانیها از داشتن آذوقه زمستانی برطرف گردیده است. لازمه این حالت آن است که به پاسداشت این فراوانیها و برداشت محصول و برای آن که در آینده خداوند نعمات خود را بار دیگر ارزانی بدارد و سالی پر از باران و به دور از خشکسالی باشد، این جشن باشکوه به صورت یک فرایند ملی و اعتقادی برگزار میگردد و در آن علاوه بر شور و شادی به شکرگزاری و نیایش به درگاه یزدان برای تداوم نعماتی که داده است، پرداخته میشود.
اصولاً جشن اصلی مهرگان باید در زمان طبیعی خود همچون نوروز، در آغاز پاییز و اول مهر ماه باشد. اما چون شانزدهم این ماه "مهرروز" است، به همین دلیل به موجب تطابق نام ماه و نام روز، جشن اصلی را در شانزدهم مهر ماه برگزار میکردند. ولی در سال 1304 خورشیدی که تقویم ایران از لحاظ گاهشماری تغییر یافت و 5 روز آخر سال حذف گردید و شش ماه اول سال 31 روزه شد، از آن پس این جشن در دهم مهر ماه برگزار میشود.
جشن مهرگان از لحاظ برگزاری فلسفه و اهدافی بر آن متصور است که ابعاد معنوی بالایی دارد. با توجه به اینکه سرزمین ایران همواره از خشکسالی و عدم بارش کافی برای به دست آوردن محصولات کشاورزی در رنج بوده است، بنابراین انجام مراسم بزرگداشت برای برداشت محصول و شکرگزاری در مقابل موهبتهای الهی آئین زیبایی است که در فلسفه برگزاری جشن مهرگان نمود عینی پیدا میکند. کما اینکه ماه مهر و مهرگان در جامعه کشاورزی ایران فصل و زمان برداشت و انباشت فرآوردههای کشاورزی و پرداخت خراج و مالیات و اندوختن نیازهای زمستانی برای آمادگی در فصل آینده کشاورزی است.
مهرگان و نوروز در کنار یکدیگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پایههای استقلال زبان و فرهنگ ایرانی را حفظ کردهاند و برگزاری همین آئینهای ساده ولی شادیآفرین ایرانیان را همدل ساخته و در کنار یکدیگر قرار داده است.
همانطوریکه بیان گردید جشن مهرگان در دهم مهرماه یعنی دوم اکتبر برگزار میشود و در کانادا نیز به فاصله چند روز بعد در دومین دوشنبه ماه اکتبر یعنی حدود هشتم ماه اکتبر(امسال) جشن شکرگزاری THANKS GIVING DAY برگزار میشود. در این روز مردم به شکرانه برداشت محصولات کشاورزی به شادی میپردازند. سابقه جشن شکرگزاری در کانادا به سال 1578 میرسد که در آن تاریخ دریانورد انگلیسی مارتین فروبیشر اولین بار این جشن را برگزار کرد. البته نه برای شکرانه برداشت محصول، بلکه به شکر اینکه او بعد از یک سفر دریایی طولانی و پرخطر سالم به ساحل کانادا رسیده بود. عدهای نیز اعتقاد دارند، جشن شکرگزاری کاناداییها مربوط به قرن هفدهم و در زمان مهاجرت فرانسویها به کانادا و زمانی که این فرانسویها برداشت محصولات خود را جشن میگرفتند، برگزار میشده است. در حال حاضر در روز شکرگزاری در کانادا بیشتر جاها تعطیل است، مخصوصا ادارات دولتی. اغلب خانوادهها در این روز غذایی با گوشت بوقلمون تهیه میکنند. این امر موجب میگردد که در این ایام از این حیوان خانگی کشتار زیادی صورت پذیرد که ای کاش میشد به طریقی در این رابطه تجدید نظر کرد.
روز شکرگزاری در کانادا در حقیقت روز جشنواره برداشت محصول کشاورزی است، به همین دلیل مردم در این روز از کدو تنبل و ذرت و سایر محصولات دیگر استفاده به عمل میآورند. البته اگر به سوابق قدیمیتر این جشن توجه کنیم به این نتیجه میرسیم که بومیان ساکن کانادا قبل از ورود مهاجران اروپایی با اجرای مراسم رقص و پایکوبی برداشت محصول خود را جشن میگرفتند. شاید هم بتوان چنین تصور کرد که مطابق بسیاری از مراسم مختلف دیگر، جشن شکرگزاری در کانادا و کشورهای دیگر برگرفته از سنت دیرین ایرانیان در جشن مهرگان باشد. در هر صورت این جشن رسمی زیبا و پسندیده است که ما مهاجران ایرانی باید آن را قدر بدانیم و از این فرهنگ زیبای کانادایی که در فرهنگ ایرانی هم ریشه دارد، به نحو مطلوب استقبال کنیم.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو